گام های تاریخ




 


نوروز امسال با سیل پایان گرفت. سیلی بنیان کن که همه ی نادانی های علمی دستگاه ولایت مطلقه فقیه را برای همه ی مردم آشکار ساخت. 


نکته جالب این فاجعه، کسی نبود که از طراحان عمرانی کشور بازخواست کند، زیرا این طراحان همه کاره کشورند و تا کنون هیچ صدایی از نمایدنگان مجلس برای بازخواست مسئولانی که چنین مجوزهایی صادر کرده بودند تا هم جنگل ها نابود شود و هم زندگی مردم در شهرها بهم بریزد شنیده نشده است. اما: 


بجایش گروهی از دست نشاندگانی که همیشه برای تحمیق مردم بکار گرفته می شوند، درون آب ایستاده و سینه می زنند! 


https://t.me/gozaresh1395/4685


حاکمیت ولایت فقیه  از این روشن تر نمی تواند بگوید که ما : 


حماقت شما را لازم داریم و برای گسترش و تعمیق آن می کوشیم!






  گرچه باتلخی گذشته بر من و تو روزگار 

 مرغ شادی پر زده از بام اهل این دیار ! 

   

تا در آیدچشم هر بدخواه وبدکاروحسود

 عیدآمد ، بادل خونین ، لب خندان بیار ! 

                                                                                                               .

 سینه بگشا هرنفس بر روی شادی و امید

  کام شیرین کن به بوی عید نوروز و بهار!  

                                                                                                           .

                             شاد باش و دیرزی



تعطیلات خوشی را برای همه آرزو می کنم .


آرزوی ۱  : کی باشد زندانی ی، عقیدتی، مذهبی، فرهنگی نداشته باشیم!


آرزوی ۲ : کی باشد، حقوق همه ی مردم - از زن و مرد -  در قانون اساسی , قضایی و مدنی برابر باشد!


آرزوی ۳: کی باشد بیکاری، فقر، فحشاء  نداشته باشیم


آرزوی ۴ - کی باشد اقتصاد ما شفاف باشد تا اختلاس نداشته باشیم!


آرزوی۵ - کی باشد یک قانون اساسی نو و روشن داشته باشیم که همه ی قدرت فقط در دست نمایندگان مردم باشد!


آرزوی ۶- کی باشد به این آرزوهای تاریخی مان برسیم!






 


این پرسشی است که بسیاری منتظرند خیلی زود جوابش را دریابند! زیرا همه مایلند هر چه زودتر از وضعیت وخیم امروز و شاید وخیم تر فردا رها شوند و یک نفس راحتی بکشند!!


آقای خلجی سخنانی دارد در « انجمن کتاب تورنتو »‌ برای این موضوع و جوابی به این پرسش همگانی . این سخنان در سه بخش   ۱۹ ، ۱۵ و ۲۱ دقیقه تنظیم شده اند. که می توانید جدا گانه و با فرصت کافی به آنها گوش کنید. 


https://t.me/gozaresh1395/4535


البته عنوان سخنرانی ایشان این است : 


  • چرا در ایران انقلاب نمی شود » 


در بخش اول : 


 که با معرفی ایشان شروع می شود، ایشان حرف زدن در مورد ت را از زاویه های متفاوت مطرم می کند و در نیمه دوم توضیح می دهد که حرف هایش از زاویه یک فعال ی، از دیدگاه یک فرد حزبی یا سازمانی، و از موقعیت یک استراتژیست ی نیست، بلکه  سخنانش از دیدگاه یک تحلیل گر ی است که  ارتباط بین همپوشانی نهادهای ی و بازیگران ی و هر چیزی که به زندگی فرد در جامعه مربوط است را می بیند و مطرح می کند.


در بخش دوم : 


ایشان در مورد ماهیت جمهوری اسلامی که « دو گانه سوز » است و هم یک هسته متمرکز قدرت همه چیز را هدایت می کند و هم بظاهر انتخاباتی دارد و  مردم را به پای صندوق رای می کشاند تا در جهت خواسته های هسته متمرکز قدرت افراد مورد نظر آن هسته را انتخاب  و قدرت مرکزی کارش را توسط این نمایندگان به پیش ببرد.


نمونه های از کشورهای دیگر هم ارائه می شود که مشابه جمهوری اسلامی اند. 


در بخش سوم : 


به این می پردازد که چنین حاکمیت هایی چه اثرات تخریب فرهنگی ایجاد می  کنند و همه اقشار را گرفتارش می کنند و در پایان به این می رسد  به جواب پرسش اصلی می رسد : چه هنگام جمهوری اسلامی تغییر می کند: 


۱- حمله نظامی از خارج. بکلی این نظر به دلیل ت های غرب و امریکا را رد می کند. 

۲ - تحریم ها که اگر چه شکننده اند اما هدف سرنگونی جمهوری اسلامی نیست، بلکه به پای میز مذاکره کشاندن و محدود کردن ت های خارجی آن است. او معتقد است که اگر جمهوری اسلامی نظرات غرب را بپذیرد، امریکا و اروپا همان روابط حسنه ای که با عربستان دارند، با ایران هم خواهند داشت و کاری به کار ت های داخلی جمهوری اسلامی ندارد. 


او آب پاکی روی دست کسانی میریزد که منتظر یک امام زمانند که بیاید و زندگی انها را بی زحمت سر و سامان دهد و بگوید بفرمایید خوش باشید!


جواب او به این پرسش این است: 


۱ - ما ایرانیها نیازمند توجه به تجربه جهانی هستیم . ما تافته جدا باقته ای از مردمان خاورمیانه نیستیم و ما باید ادعاهای برتری هایمان را بنا به تاریخ طولانی گذشته کنار بگذاریم.  با حرف هیچ کاری نمی شود و این روش حکومت های توتالیتر است مانند جمهوری اسلامی. این توجه باید بویژه به کشورهایی بشه که وضعشان از ما بهتر بوده اما بازهم به دامن توتالیتر افتاده اند


۲ - تجربه سنت ،گذشته ، ما نیازمند این هستیم که سنت خودمان را جدی بگیریم . صد سال یک نهاد  نیرومند اجتماعی از طرف روشنفکران و فعالان ی ما نادیده گرفته می شد. 


باید برگشت به سنت ، سنت مانند اژدهایی خفته است.گذشته هرگز نمی گذرد، فکر نکنید اگر ما عامدانه گذشته خودمان را فراموش بکنیم ، ما باید با گذشته مان در گیر باشیم و تکلیف خودمان را با بخش های مختلف این سنت یکسره کنیم. هیچوقت یک سره نمیشه اما باید تلاش کرد، داستان جالبی را از اژدهای یخ زده تمثیل می آورد.


این دو عامل باعث می شود که ما در زمان حال به تصمیم های بهتری برسیم  و واقعیت این است که هیچ فرمول خاصی برای همه کشورها و  همه جوامع وجود ندارد و ملت ایران هم باید راه خودش را برای رسیدن به دموکراسی و یک جامعه سالم پیدا کند. 


تا اینجا خلاصه ای از سخنان ایشان تقریبا با همان جمله بندی خواندید، اما اگر به سخنان ایشان گوش کنید، بسیار بهتر است. 


نقدی بر گفتار ایشان باشد برای بعد، شاید فرصتی شد تا سخنان ایشان را گوش کنید و اگر نکته ای در توضیحات وبلاگ افتاده یادآوری نمایید، تا بعد نقدی بر گفتار ایشان منتشر شود. با سپاس








پایه گذاری سازمان یونسکو!


این متن می باید در تلگرام منتشر میشد اما به علت طولانی بودن در وبلاگ منتشر شده است.


یکی مرد دانش به از صد هزار!



گزارش یک زندگی ، دکتر علی اکبر ی » جلد اول ، چاپ دوم که توسط نشر اختران چاپ گردیده ،ازبخش هفتم آن که دربارۀ مشارکت در تدوین و تصویب منشور سازمان ملل متحد تحریر نموده از صفحات 148 تا 151 که مربوط به چگونگی بوجود آمدن یونسکو می باشد.


سازمان فرهنگی یونسکو پس از جنگ جهانی دوم بوجود آمد که کارش آشنایی کشورهای مختلف با فرهنگ های یکدیگر بود. پیشنهاد کننده این سازمان آقای دکتر ی یکی از اعضای هیات اعزامی ایران به کنفرانس صلح سانفرانسیسکو بود. 


« 

هیأت نمایندگی که دولت ایران به این کنفرانس می فرستاد مرکب بود از این آقایان : عدل ( منصورالسلطنه ) ، نصرالله انتظام ، دکتر یحیی عبده ، دکتر قاسم غنی ، فضل الله نبیل ، گودرزی ، احمد اردشیر ، علی اکبر دفتری ، حسین نواب ، دکتر قاسم زاده ، دکتر صورتگر ، کاظمی ( مهذب الدوله ) دکتر رضازاده شفق ، الهیار صالح ، دکتر اعتبار و دکتر علی اکبر ی . عدل ( منصورالسلنه) ریاست هیأت را عهده دار بود


برای هیأت نمایندگی ایران در میهمانخانه ی سانفرانسیس جا گرفته بودند و دو روز بعد از ورود ما کار کنفرانس آغاز شد. بعد از جلسه تشریفاتی و نطق هائی که از طرف بعضی از رؤسای نمایندگی ها ایراد شد، برنامه کار کنفرانس تعیین و برای بررسی موضوع های مختلف کمیته هائی در نظر گرفته شدند و مقرر گردید هر کمیته رئیس و مخبر خود را خود بر گزیند. 


من در یکی از این کمیته ها پیشنهاد کردم از مجمع عمومی بخواهیم کمیسیونی را تشکیل دهد که وظیفه اش ایجاد حسن تفاهم بین ملت ها باشد. نماینده چین و دکتر و رئیس دانشگاه ایندیانا و مشاور هیأت نمایندگی آمریکا که در این کمیته شرکت داشتند پیشنهاد مرا تأئید کردند و کمیته به اتفاق آراء آن را تصویب نمود……


نتیجه ی کار و مصوبات کمیته ها بتدریج در مجمع عمومی توسط مخبرین خوانده می شد و پس از بحث و گفتگو و احیانا" اصلاح و تغییر به تصویب می رسید. من نظراتی را که در کمیته ها اظهار می داشتم به اطلاع آقای عدل رئیس هیأت نمایندگی می رساندم. روزی به او گفتم : « مقتضی است جنابعالی در یکی از جلسات عمومی نطقی ایراد کنید.» گفت : « البته بد نیست که ما هم اظهار وجودی کرده باشیم.» 


همان روز چند ساعت بعد به سراغ من آمد و گفت : « ممکن است خواهش کنم این وظیفه را به نمایندگی از طرف هیأت ، شما انجام دهید؟» گفتم : « اطاعت می کنم » 


فردای آنروز در جلسه ی عمومی از رئیس جلسه اجازه ی صحبت خواستم و نوبتم که رسید پشت میز سخنرانی رفتم و در باره چند موضوع اساسی و بطور کلی درباره ی سازمانی که در شرف تأسیس بود، نظر هیأت نمایندگی ایران را بیان داشتم و بخصوص درباره ی وم تأسیس شورا یا کمیسیونی که وظیفه اش از راه فرهنگ ایجاد حسن تفاهم میان ملل مختلف جهان باشد – یعنی درباره ی تصویب پیشنهادی که در یکی از کمیته ها کرده بودم - به تفصیل سخن گفتم و تأکید کردم .


پس از این که گزارش همه ی کمیته ها به تصویب مجمع عمومی رسید لازم بود کمیته ای تشکیل شود تا مصوبات مجمع عمومی را مرتب و منظم و انشاء کند و بصورت اساسنامه ی سازمان ملل متحد در آورد و برای تصویب به جلسه ی عمومی عرضه بدارد. برای انتخاب بیست عضو این کمیته ، اعضای کنفرانس به تبادل نظر پرداختند و این افتخار برای من و هیأت نمایندگی ایران حاصل شد که به عضویت آن کمیته ی بسیار مهم که نامش « کمیته ی انشاء » 

(Drafting Committee)

بود انتخاب شدم. 


این کمیته در جلسات متعدد خود که هر کدام ساعت ها به طول می انجامید وظیفه ی خود را انجام داد . من در این کمیته ساکت نبودم و از اظهار نظر خودداری نمی کردم و به ویژه مراقب بودم کمیسیون ایجاد حسن تفاهم – که پیشنهاد کرده بودم – در طرح اساسنامه از قلم نیفتد.


این اساسنامه در مجمع عمومی کنفرانس تقریبا" بدون اصلاح یا تغییر عینا" به تصویب رسید و عموم اعضای کنفرانس آن را امضا کردند. 


من بسیار خوشوقت بودم ، نه تنها برای اینکه پای این اساسنامه را که از آن پس « منشور ملل متحد» خوانده شد امضا کرده بودم ، بلکه خیلی بیشتر ، برای آنکه بدون حفظ جناح ، در پایه گذاری کمیسیون تربیتی ، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد ، یونسکو 


( UNESCO) United Nations Educational,Social and Cultural Organisation


نقشی اساسی و مؤثر داشته بودم .»


http://asre-nou.net/php/view.php?objnr=30181


برای آشنایی با این انسان دانشمند، خوش فکر، پرتلاش و دموکرات اینجا را بخوانید :



https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D9%84%DB%8C%E2%80%8C%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1_%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C


قبلی : 

https://t.me/gozaresh1395/4397




عیدی نوروز از جیب دیگران!!



آقای دکتر فراستخواه به مناسبت بزرگداشت آقای دکتر خانیگی - در اسفند ماه - سخنانی دارد با این عنوان:


  • جهان های بدیل ایرانی ونقش کنش در محافظت از آینده ایران؛ » 


سخن ایشان را می توانید اینجا به عنوان عیدی نوروز گوش کنید :


https://t.me/mfarasatkhah/508


پیشنهاد می کنم اول سخنان ایشان را گوش کنید، سپس دنباله این مطلب را بخوانید  تا پیشداوری نداشته باشید. 


—————————————————


دکتر فراستخواه دو پرسش مطرح می کند: 


پرسش اول : در درای تاریخ پر التهاب ما، چرا ایران همچنان مانده است ؟ 


که جوابش را می توانید در سخنان ایشان پیدا کنید. 


پرسش دوم : با همه ی توانایی های فرهنگی و چند زیستی در طول تاریخ، چرا امروز به پس می رویم؟ 


بازهم جوابش را می توانید در سخنان ایشان پیدا کنید.    

اما در سخنان ایشان چند پرسش اصلی وجود ندارد و البته پاسخی هم نیست : 


چه شد که مردمان دیگرا- در جوامع دیگر -  به کنش اجتماعی توانا شدند اما ما از چنین توانایی برخوردار نشدیم؟ 


برای این زیست اجتماعی در جهان چند گونه امروز،  باید چه  بهایی پرداخت تا به این توانایی دست یابیم؟ 


ما باید چگونه این پوسته ضخیم را که توانایی زیست اجتماعی را در جهان امروز از ما گرفته است، بشکافیم؟ 


این پوسته ضخیم فرهنگی است؟ ی است ؟ مذهبی است ؟ 


دکتر فراستخواه به هیچکدام از این قسمت های پوسته فرهنگی اشاره نمی کند.

                                                       





کتابی است چها جلدی که توسط آقای ایرج مصداقی نوشته و بتازگی در سوئد منتشر شده است. این کتاب چهار جلدی به موضوعاتی اختصاص دارد که با انقلاب اسلامی گره خورده  و شالوده سیستم  قضایی و اطلاعاتی حکومتی را ریخته اند. موضوع هر جلد عبارتست  از : 


۱ ۰ نخستین دهه انقلاب 


۲ - مربوط به نیروهایی است که از دهه دوم انقلاب تا امروز سیستم قضایی را اداره کرده اند


۳- چهره های اطلاعاتی و امنیتی رژیم جمهوری اسلامی ایران 


۴ - لاجوردی و همراهانش


این گفتگویی است با نویسنده کتاب و دلیل پرداختن به چنین موضوع مهمی:  


https://t.me/gozaresh1395/4746

کتاب پیشین آقای مصداقی بنام « نه زیستن نه مرگ » خاطرات زندان در جمهوری اسلامی است. خواندن این مجموعه برای نسلی که آن دوران را ندیده و شناختن شخصیت هایی که وضعیت امروز را پایه گذاری کرده اند، بسیار مفید است.


علاقمندان برای تهیه این کتاب ها می توانند با ایمیل ایشان تماس بگیرند : 


irajmesdaghi@gmail.com





اکنون به سال های ۱۳۳۰ می رسیم که داستان ملی شدن نفت مطرح است. داستانی که دکتر مصدق را به نخست وزیری رساند تا آن مهم را به سرانجام برساند. این مهم به سرانجام رسید و باعث سرنگونی مصدق هم شد. عواملی که با هم در یک راستا قرار گرفتند و سرنگونی مصدق  را  باعث شدند مختلف اند. که بررسی آنها جایش اینجا نیست اما بطور فهرست وار :

 

۱ - آزاد اندیشی مصدق که ت را نگران کرده بود.

۲- اشتباهات محاسبات ی مصدق در ماه های آخر پیش از مرداد ۱۳۳۲ 

۳ - فرهنگ مذهبی و دیکتاتوری حاکم بر جامعه

۴ - دولت های خارجی که به دنبال تسلط بر منابع نفتی بودند.


که از موارد بالا فقط آزاد اندیشی مصدق است که چهره سکولاریسم تقلبی حکومت پهلوی را آشکار می کند و به نوشته این وبلاگ مربوط است. اردشیر زاهدی - پسر تیمسار زاهدی که رهبر کودتای ۲۸ مرداد بود - در این مورد چنین می نویسد: 


«‌…برجسته ترین چهره های مذهبی کشور از جمله آیت الله عظمی حسین بروجردی، آیت الله کاشانی ، آیت الله محسن حکیمی طباطبایی، آیت الله محمد بهبهانی ، آیت الله عظمی شهرستاند از مصدق روبرگردانده بودند  زیرا هراس داشتند ت او به آنجا بیانجامد که کمونیست ها قدرت را به دست گیرند. »


خاطرات اردشیر زاهدی - ص ۲۶۵ -


اما این مخالفت یک شبه پیش نیامد. نمونه هایی از این مخالفت ها: 


۱ - ت بر علیه هر نوع اندیشه ای بود که قدرت فرهنگی آنان را کاهش می داد: دینی یا غیر دینی برایش فرقی نمی کرد. نمونه غیر دینی اش مخالفت آنان با اندیشه های سوسیالیستی و کمونیستی بود که اردشیر زاهدی در بالا از ان نام می برد. نمونه دینی اش هم مخالفت با بهائیان است اینجا:


https://t.me/gozaresh1395/4242


۲ - ت مخالف شکستن سنت های رایچ کشور بود. زیرا این سنت ها با فتواهای آنان هماهنگ بود که نمونه اش مخالفت آنان با حق رای ن در لایحه دکتر مصدق است، اینجا:


https://t.me/gozaresh1395/4333


۳ - مصدق برای همراهی ون برای ملی کردن صنعت نفت، گاهی به آنان پول می داد، اینجا:


https://t.me/gozaresh1395/4437


که با ملی کردن صنعت نفت و بدست گرفتن مدیریت آن توسط ایران، دولت های انگلیس و امریکا خرید نفت ایران را تحریم و در واقع از خروج نفت ایران جلوگیری می کردند در نتیجه دولت بشدت بی پول شده بود و نمی توانست دم بعضی از ون را ببیند!


۴ - مصدق علیه نفوذ مالکان بود که منبع اصلی درآمد شرعیه ت بود، اینجا:


https://t.me/gozaresh1395/4491


۵ - همدستی دستگاه های امنیتی خارجی با ت و شاه برای سرنگونی مصدق:


https://t.me/gozaresh1395/4476


می بینیم که برای کشورهای دیگر، شاه  و ت فرقی نمی کرد که چه کسی حکومت کند مهم این است که منافع آنان حفظ شود. نمونه های سکولاریسم تقلبی دوران پهلوی به همین جا ختم نمی شود. بلکه شکوفایی آن  پس از کودتای ۲۸ مرداد از سال ۳۲ تا ۵۷ گسترش می یابد که بماند برای بعد!


نوشته مرتبط  : 


حکومت پهلوی و سکولاریسم تقلبی ( ۵ )


http://tarikhroze4.blogsky.com/1397/11/25/post-157/








کتابی است چهار جلدی که توسط آقای ایرج مصداقی نوشته و بتازگی در سوئد منتشر شده است. این کتاب چهار جلدی به موضوعاتی اختصاص دارد که با انقلاب اسلامی گره خورده  و شالوده سیستم  قضایی و اطلاعاتی حکومتی را ریخته اند. موضوع هر جلد عبارتست  از : 


۱ ۰ نخستین دهه انقلاب 


۲ - مربوط به نیروهایی است که از دهه دوم انقلاب تا امروز سیستم قضایی را اداره کرده اند


۳- چهره های اطلاعاتی و امنیتی رژیم جمهوری اسلامی ایران 


۴ - لاجوردی و همراهانش


این گفتگویی است با نویسنده کتاب و دلیل پرداختن به چنین موضوع مهمی:  


https://t.me/gozaresh1395/4746

کتاب پیشین آقای مصداقی بنام « نه زیستن نه مرگ » خاطرات زندان در جمهوری اسلامی است. خواندن این مجموعه برای نسلی که آن دوران را ندیده و شناختن شخصیت هایی که وضعیت امروز را پایه گذاری کرده اند، بسیار مفید است.


علاقمندان برای تهیه این کتاب ها می توانند با ایمیل ایشان تماس بگیرند : 


irajmesdaghi@gmail.com




با پا پس می زند، با دست پیش می کشد!


بتازگی نوشته ای از آقای سعید حجاریان تئوری پرداز جبهه اصلاحات - استمراری ها، تحولی ها، تعادلی ها و …. - در سایت ایران بیدار منتشر شده در اعتراض به آقای نوربخش که خلاصه اش این است شما برای مردم چه کرده اید که هر موقع قافیه تنگ آید، مردم به یاد آید!! اگر دوست داشتید اصل متن را اینجابخوانید :


https://t.me/IRanBidar/82368


وقتی این نوشته را می خوانیم فکر می  کنیم که ایشان از انواع صورتبندی اصلاحات بیرون آمده و مخالف سیستم ظاهر شده است بویژه وقتی از ملاهای ۹۰ سال یاد می کند. به این ترتیب عین قورباغه آب را با پا پس می زند. اما چگونه آب را با دست پیش می کشد؟ 


آقای علی افشاری نوشته ای دارد بنام :


 « اصلاح طلبان بدفهمی از اپوزیسیون و اعتراضات اقتصادی »‌ 


وی از قول آقای حجاریان فهم اصلاح طلبان را از اپوزیسیون و اعتراضات اقتصادی چنین نمایانده است : 


  •   حجاریان در تحلیل وضعیت موجود اولا اعتراضات اقتصادی و معیشت بنیاد را فاقد چشم انداز برای موفقیت دانسته که شورش کور سرنوشت محتوم آنها است. 
  • بر این اساس و بهره برداری دستگاه امنیتی به اصلاح طلبان پیشنهاد کرده اکیدا از این اعتراضات خیابانی به دلیل بحران اقتصادی حمایت نکنند. وی در پیشگویی قطعی امکان موفقیت اپوزیسیون را محال دانسته است که به زعم او نتوانسته اند حول یک فرد یا جمع مشخص همگرایی و وحدت ایجاد کنند. 
  • از سویی دیگر حجاریان بر تمایز اصلاح طلبان با اپوزیسیون تصریح کرده و سپس با برجسته سازی  جمعی که وی آنها را اپوزیسیون دست ساخته دونالد ترامپ معرفی کرده تاکید می کند که اصلاح طلبان با تکیه بر هویت خود  واتخاذ راهکاری بین آرامش فعال و حضور تمام عیار” به تقابل با این جریان بپردازند. 


این هم چهره دیگری از این تئوری پرداز انواع اصلاحات!


اصل نوشته آقای علی افشاری را هم اینجا می توانید بخوانید :


http://www.didgahenow.com/1398/02/02/7730/


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

برنامه نویسی دکتر مرتضی شفقی خالکی وبلاگ کشاورز شرکت فنی و مهندسی پکاج فروش خرما William Linda Adam